پبامبر اکرم مظهر تام و تمام تجلی آن نور الهی است
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2026
بازدید دیروز : 86
بازدید هفته : 60712
بازدید ماه : 187416
بازدید کل : 11244267
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 31 / 4 / 1396

لکن به مقتضای اصل وراثت آن سر به فرزندان آدم انتقال یافت و در پیمبران ، هر یک به نوبه خود به نحوی طلوع و بروز نمود و با مراتب اختلافی که در آنان دیده می شد هر یک مرکز تجلی آن نور به قدر استعداد و ظرفیت خود شدند .

«تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض ، منهم من کلم الله و رفع بعضهم درجات و آتینا عیسی بن مریم البینات و ایدناه بروح القدس [19]

تا نوبت به خاتم النبیین و سید المرسلین محمد بن عبد الله صلی الله علیه

و آله رسید ، آن نور به نحو تام و اتم طلوع نمود و به اصل وراثت تا به حال در اصلاب پدران که دوران کمون خود را طی می نمود ، اینک به مرحله ظهور و بروز رسید و آنطور که باید و شاید بدون هیچ کمی و کاستی طلوع نمود .

لذا شریعت او ناسخ همه ادیان و دین او متمم و مکمل تمام ادیان و تا روز قیامت باقی و برقرار است .

نور الهی و حقیقت محمدی پس از پیامبر اکرم به امیر المؤمنین و بواسطه ایشان به سائر ائمه طاهرین انتقال یافت

و این آثار به واسطه سعه روح و ظرفیت قلب مبارک آن حضرت است نه امر اعتباری تشریفاتی ، و سپس در ذریه آن حضرت انتقال یافت ، یعنی همان نور دو قسمت شد نیمی در نفس مبارک آن حضرت و نیمی در نفس امیرالمؤمنین علیه السلام جای گرفت و از لقاح نور امیرالمؤمنین و حضرت صدیقه سلام اله علیها بذریه آن حضرت منتقل شد .

کما آنکه فرمود ان الله جعل ذریه کل نبی فی صلبه و جعل ذریتی فی صلب علی بن ابی طالب[20] خداوند ذریه هر پیغمبری را از صلب خود آن پیغمبر قرار داد و ذریه مرا از صلب علی بن ابیطالب قرار داد . از سلمان روایتست که : سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول : کنت انا و علی نورا بین یدی الله تعالی قبل ان یخلق آدم باربعه عشر الف عام فلما خلق الله آدم قسم ذلک النور جزئین جزء انا و جزء علی اخرجه احمد فی المناقب . [21]

احمد بن حنبل که یکی از بزرگان ائمه اهل تسنن است ، طبق روایت کتاب الریاض النضره از سلمان فارسی روایت کرده است که

او می گوید : از رسول خدا شنیدم که می فرمود : من و علی نور واحدی بودیم در نزد خداوند تعالی ، قبل از آنکه آدم را بیافریند به فاصله چهارده هزار سال .

سپس چون خداوند آدم را آفرید آن نور را دو قسمت نمود : یکی از آن دو قسمت من هستم ، و قسمت دیگر علی است .

و نیز از کتاب موده القربی در ینابیع الموده حدیث می کند از عثمان که او از رسول خدا روایت می کند که : خلقت انا و علی من نور واحد قبل ان یخلق الله آدم باربعه آلاف عام فلما خلق الله آدم رکب ذلک النور فی صلبه فلم ینزل شیئا واحدا حتی افترقنا فی صلب عبد المطلب ، ففیَّ النبوه و فی علی الوصیه[22]

عثمان بن عفان از پیغمبر اکرم روایت کرده است که آن حضرت فرمود : خداوند تبارک و تعالی چهارده هزار سال پیش از آنکه آدم بوالبشر را خلق کند من و علی را از نور واحد بیافرید ، چون آدم را خلق کرد آن نور را در صلب او قرار داد و دائما آن نور نسلا بعد نسل واحد بود تا در صلب عبدالمطلب بدو قسمت منقسم شد نیمی به من و نیمی به علی بن ابیطالب منتقل شد پس خداوند نبوت را در من قرار داد و وصایت و ولایت را در علی قرار داد .

مورخ امین حسین بن علی مسعودی در مروج الذهب روایت نغز و پرمحتوائی را از امیرالمؤمنین علیه السلام درباره آغاز آفرینش و کیفیت خلقت نور محمد و آل محمد علیهم السلام و نحوه انتقال آن نور در نشئات مختلفه

بیان می کند ، تا می رسد به خلقت ملائکه و آفرینش آدم .

و پس از آن می فرماید : ثم نبه آدم علی مستودعه ، و کشف له[عن]خطر ما ائتمنه علیه ، بعد ما سماه اماما عند الملائکه ،

فکان حظ آدم من الخیر ما آواه من مستودع نورنا ، و لم یزل الله تعالی یخبا النور تحت الزمان الی ان فضل محمدا صلی الله علیه ( و آله ) و سلم فی ظاهر الفترات .

فدعا الناس ظاهرا و باطنا ، و ندبهم سرا و اعلانا ، و استدعی علیه السلام التنبیه علی العهد الذی قدمه الی الذر قبل النسل

فمن وافقه و قبس من مصباح النور المقدم ، اهتدی الی سره و استبان واضح امره ، و من ابلسته الغفله ، استحق السخط

ثم انتقل النور الی غرائزنا ، و لمع فی ائمتنا فنحن انوار السماء و انوار الارض ، فبنا النجاه ، و منا مکنون العلم ، و الینا مصیر الامور ،

و بمهدینا تنقطع الحجج ، خاتمه الائمه ، و منقذ الامه ، و غایه النور ، و مصدر الامور

فنحن افضل المخلوقین ، و اشرف الموحدین ، و حجج رب العالمین .

فلیهنا بالنعمه من تمسک بولایتنا ، و قبض علی عروتنا

ترجمه : و سپس خداوند آدم بوالبشر را بر آنچه در او به ودیعت نهفته شده بود آگاه و مطلع گردانید ، و از عظمت و بزرگی آنچه نزدش به رسم امانت سپرده و او را بر آن امین قرار داده بود ، پرده برداشت ، و این بعد از آن بود که آدم را در نزد فرشتگان به عنوان «امام نام گذاری نموده و منصب امامت و ولایت

را بدو تفویض کرده بود .

بنابراین حظ و بهره آدم از خیر و رحمت ، بهمان مقداری بود که خداوند از نور نهفته و به ودیعت سپرده شده ما ، در او فرود آورده و تمکین داده بود .

و بر همین منوال خداوند تعالی پیوسته آن نور را در تحت گذران زمان ها پنهان می داشت تا اینکه محمد را که درود و سلام خدا بر او و بر اهل بیتش باد-در ظاهر زمانهای فترت نیز-که از پیامبران خالی بود-برتری و فضیلت داد .

در اینحال مردم را از دو وجهه ظاهر و باطن به این پیامبر دعوت نمود ، و درپنهان و آشکار به تبعیت و پیروی از شریعت او خواند .

و این پیامبر مردم را بر همان عهد و میثاقی که خداوند قبل از پیدایش نسل ، در عالم ذر با آن نموده بود متنبه و آگاه ساخته ، و بر همان اساس و بنیان انسان ها را دعوت کرد .

کسانی که با این پیامبر موافقت نموده ، و از آن چراغ تابان پیشین مشعلی برای خود فروزان نموده بودند ، به سر واقعیت او راه یافتند ، و از امر روشن او بهره ها یافتند .

و کسانی که به غفلت دچار تحیر و سرگردانی شدند ، سزاوار خشم و غضب گشتند .

تا آنکه آن نور در طبیعت های ما منتقل شد ، و در امامان ما درخشید .

پس ما نورهای آسمان ها و نورهای زمین هستیم ، و به وسیله ما نجات و رستگاری خواهد بود ، و آن علم های پنهان و دانش های مخفی از ما ظهور و بروز خواهد نمود و بازگشت امور به سوی ماست .

و با

قیام مهدی ما ، حجت ها و دلیل ها منقطع گشته و خاتمه خواهد یافت و اوست خاتمه پیشوایان و امامان ، و اوست نجات دهنده و رهاننده امت و اوست غایت و نهایت نور و محل صدور امور .

پس ما افضل از تمام آفریدگانیم و اعلی و اشرف از جمیع یکتاپرستانیم و حجت های الهیه و دلیل های پروردگار جهانیانیم .

پس گوارا باد به نعمت های الهیه کسی که به ولایت ما تمسک جوید و چنگ زند ، و دستاویز ولایت ما را به دست گیرد .

سپس مسعودی گوید : این روایت از حضرت ابی عبداله جعفر بن محمد از پدرش محمد بن علی از پدرش علی بن الحسین از پدرش حسین بن علی از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب کرم الله وجهه روایت شده است[23] .

و نیز مسعودی گوید : که من در بسیاری از کتب تواریخ و سیره و انساب دیده ام که چون آدم بوالبشر صدای هاتفی را شنید که از کشته شدن فرزندش هابیل به او خبر داد ، و غصه و اندوهش برای جریانات گذشته و آینده رو به فزونی گذاشت ، خداوند به او وحی فرستاد : فاوحی الله الیه : انی مخرج منک نوری الذی به السلوک فی القنوات الطاهره ، و الارومات الشریفه ، و اباهی بهالانوار ، و اجعله خاتم الانبیاء .

و اجعل آله خیار الائمه الخلفاء .

و اختم الزمان بمدتهم ، و اغص الارض بدعوتهم ، و انشرها بشیعتهم .

فشمر ، و تطهر ، و قدس ، و سبح و اغش زوجتک علی طهاره منها .

فان ودیعتی تنتقل منکما الی الولد الکائن منکما[24]

ترجمه : خداوند به آدم وحی فرستاد : که من از

تو بیرون می آورم نور خودم را ، آن نوری که به واسطه آن می توان در اصلاب متین و استوار پاکیزه اعقاب ، و ریشه های شریف نسل های گرامی داشته شده انساب راه یافت .

من به آن نور بر تمام نورها مباهات و افتخار می کنم ، و آن نور را خاتم پیغمبران قرار می دهیم .

و آل او را بهترین پیشوایان و امامان و برگزیده ترین خلیفگان قرار می دهم .

و چرخ امتداد زمان را به مدت حکومت الهیه آنان ، به پایان می رسانم ، و زمین را از دعوت و ندای آنان مالامال می نمایم بطوریکه نقطه ای از زمین برای ندا و دعوت غیر آنها یافت نشود ، و زمین را برای تردد و تمکین شیعیان آنان باز می کنم .

ای آدم!حال کمر خود را محکم ببند و آماده شو ، و تحصیل طهارت کن ، خدای خود را به تقدیس و تسبیح یاد کن ، و سپس برو به سوی زوجه ات و در حال طهر و پاکیزگی با او نزدیکی کن .

چون امانت و ودیعه من ، از فرزندی که از شما دو تن به وجود آمد منتقل می شود

پی نوشت ها

[12] سوره فاطر 35 : آیه 23 ، راجع به تفسیر این آیه شریفه ابن بابویه حدیثی از حضرت رضا علیه السلام آورده است که در مجلس مامون در مرو در حضور او و علماء عراق و خراسان پس از سئوال مامون از تفسیر این آیه حضرت بیان کردند . این حدیث بسیار جالب و حاوی مطالبی است و در «غایه المرام ص 219 به عنوان التاسع وارد است

[13] سوره هود : 11 - آیه 56

[14] سوره فاطر :

35 - آیه 43

[15] سوره قمر : 54 - آیه 55

[16] سوره النجم : 53 - آیه 5 - 11

[17] سوره بقره : 2 - آیه 32

[18] سوره بقره : 2 - آیه 31

[19] سوره بقره : 2 - آیه 253

[20] ینابیع الموده ص 252

[21] الریاض النضره ص 164

[22] ینابیع الموده ص 256

[23] مروج الذهب جلد اول از طبع مطبعه السعاده مصر 1367 هجریه ص 32 و 33 و از طبع مطبعه دارالاندلس بیروت 1393 هجریه ص 42 و 43

[24] مروج الذهب جلد اول از طبع مطبعه السعاده مصر 1367 هجریه ص 37 و از طبع مطبعه دارالاندلس بیروت 1393 هجریه ص 47


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: امام شناسی
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی